گمشده ای به نام بهداشت

به گزارش وبلاگ غزل، کیسه قرمز رنگ و خالی پفکی افتاده است روی تن آب. کمی آن طرف تر تکه لباسی چرک درآب موج می زند، درست چسبیده به تن لباس لاشه پرنده ای به چشم می خورد.

گمشده ای به نام بهداشت

در این بین پسربچه ای سطل آبی را انداخته است درون رودخانه تا آب آشامیدنی خانواده اش را تامین کند، روی صورت پسربچه یک زخم عمیق جا خوش نموده است، یک ضایعه پوستی قرمز و چرکین. روی صورت خندان همه بچه های روستاهای دورافتاده سیستان و بلوچستان پر از همین زخم های چرکین است.

چهارشنبه پیش رو (یعنی 18 فروردین) روز جهانی بهداشت است؛ به همین دلیل سراغ جهادگرانی رفته ایم که بارها به مناطق محروم سفر نموده اند و از نزدیک با شرایط بهداشتی این مناطق آشنا هستند.

به نظر این جهادگران کمبود وسایل بهداشتی، اولین مساله ای است که در مناطق محروم به چشم می آید. آنها می گویند بسیاری از افرادی که در مناطق محروم زندگی می نمایند درک درستی از درمانگاه یا بیمارستان ندارند چراکه در طول عمرشان با هیچ پزشک متخصصی صحبت ننموده اند.

به نظر جهادگران، نبود آگاهی مردم برای مطالبه احتیاجهایشان و بی توجهی مدیران دولتی به تامین احتیاجهای منطقه از عواملی است که باعث شده، محرومیت بهداشتی بیشتر در این مناطق ریشه بدواند.

امکانات زیرصفر

برای عزیزا... پژوهیده که یکی از جهادگران شهرستان دزفول است؛ بخشی از مسائل مناطق محروم به امکاناتی که وجود ندارد، برمی گردد. او یک فهرست بلندبالا دارد از شهرستان های اطراف دزفول؛ از شهرستان هایی که جمعیت زیادی دارد. او از میانرود نام می برد، شهرستانی که بیش از 10 هزار نفر جمعیت دارد اما تا به حال رنگ یک بیمارستان به خود ندیده است.

شهر امام که جمعیت بیش از 11 هزار نفری دارد هم شرایطش مانند میانرود است. پژوهیده می گوید هر دو شهر، نزدیک دزفول هستند و افراد برای درمان بیماری های خود باید به دزفول مراجعه نمایند. شرایط برای روستاهای بخش سردشت که در منطقه کوهستانی واقع شدند، بدتر هم هست. اگر زن بارداری در یکی از دهستان ها بخواهد وضع حمل کند باید با مسائل زیادی دست و پنجه نرم کند؛ هیچ بیمارستانی وجود ندارد و عبور از راه کوهستانی هم سخت است.

استفاده از الاغ یا بالگرد تنها راه چاره رساندن مادر باردار به بیمارستان است؛ حال این که در این بخش بیش از 700 هزار نفر زندگی می نمایند.

او می گوید مناطق محروم شهرستان دزفول از نظر جمعیتی وسعت زیادی دارند و از نظر فیزیکی توسعه پیدا نموده اند؛ موضوع اما این است که احتیاجهای درمانی و بهداشتی نادیده گرفته شده. او می گوید جمعیت شهرها بی رویه و غیراصولی افزایش پیدا نموده است اما به احتیاجهای اولیه اهالی شهرها یعنی بهداشت توجه نشده است.

او درباره مشکل دیگر شهرشان صحبت می نماید و از جانبازانی می گوید که از نظر بهداشتی در شرایط مناسبی به سر نمی برند.

حال این که به گفته پژوهیده، در استان خوزستان و شهر دزفول تعداد جانبازان به نسبت شهرهای دیگر اندک است. او می گوید ریشه فراموشی احتیاجهای بهداشتی جامعه جانبازان، به بی توجهی مسؤولان برمی گردد. این که جانباز شیمیایی کپسول اکسیژن ندارد، از کمبود امکانات در استان خوزستان نشأت می گیرد. او می گوید، زمانی که امکانات اولیه وجود نداشته باشد افراد هم نمی دانند چطور مسائل بهداشتی را رعایت نمایند؛ بدیهی است که به این شکل آلودگی ایجاد می گردد.

به نظر این جهادگر خوزستانی اما کمبود امکانات بهداشتی در مناطق محروم به مسؤولان پشت میزنشین، مسائل مالی و بودجه اندکی که به این منظور در نظر گرفته می گردد برمی گردد. او می گوید: در این روزها که ویروس جهش یافته کرونا در استان خوزستان جولان می دهد و آمار ابتلا و مرگ و میر ناشی از این بیماری در استان به شدت بالاست، توجه به زیرساخت ها و کمبودهای بهداشتی می تواند در کاهش ابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونا، تاثیر بسزایی داشته باشد.

اطلاع رسانی ضعیف

پای حسین میرحسینی و دوربین عکاسی اش زمانی به روستاها و مناطق محروم کشور باز شد که شاید هیچ کسی حتی مدیران آن منطقه از شرایط این مناطق به درستی آگاهی نداشتند. او به روستا و مناطق مختلفی از بشاگرد، بندرعباس، هرمزگان و زاهدان سفر نموده است و از محرومیت بهداشتی، آموزشی و شرایط زندگی مردم آن مناطق مستند تهیه نموده است. لنز دوربین او، بارها به سمت خانواده ای چرخیده است که آب آشامیدنی نداشته اند؛ بارها در قاب عکاسی او شرایط مردمانی ثبت شده است که خانه شان را با سنگ، چوب و برگ درختان ساخته اند؛ کسانی که کپرنشین هستند.

با این که او خود به عنوان عکاس از شرایط زندگی افرادی که در مناطق محروم زندگی می نمایند، تصویرسازی می نماید اما معتقد است پای کمتر خبرنگاری به مناطق محروم باز شده و اتفاقا صدای محرومیت آنها به گوش کسی نرسیده است.

او می گوید: مردمی که در مناطق محروم زندگی می نمایند، رسانه ای در اختیار ندارند تا صدای محرومیت خود را به گوش مردم و مسؤولان برسانند. من به عنوان عکاس چند عکس می اندازم ولی آیا آن عکس در دنیای پر از اطلاعات و خبر دیده می گردد؟ اما همواره استثناهایی هم وجود دارد؛ اتفاقی که در سیل سیستان و بلوچستان افتاد و بعد از سیل دو سال پیش بود که بسیاری از خیرین، مدیران دولتی و مردم، متوجه شدند شرایط زندگی در بعضی نقاط استان پهناور استان سیستان و بلوچستان زیر صفر است و آنها کمترین امکانات ازجمله امکانات بهداشتی ندارند.

میرحسینی البته بخشی از عدم اطلاع رسانی را متوجه افرادی که در مناطق محروم زندگی می نمایند می داند و معتقد است آنها خود نمی دانند که می توانند از ابزار رسانه استفاده نمایند و صدای خود را به مناطق مختلف برسانند؛ زمانی که رسانه ای وجود نداشته باشد عجیب نیست که مردم هم ندانند باید چطور از امکانات استفاده نمایند.

او خاطره عجیبی از یکی از مناطق محروم دارد، از جایی که مردی به همراه خانواده و دام هایش در بیابان و در کپر زندگی می کردند. او می گوید گروه های جهادی یک خانه با امکانات اولیه بهداشتی برای این مرد ساختند و به او گفتند آنجا زندگی کند، حال این که این مرد حتی نمی دانست باید چطور از خانه جدیدش استفاده کند. نتیجه این کار جهادی این شد که مرد همراه خانواده اش در کپر زندگی می کرد و دامش را در خانه ای که ساخته شده بود، نگه می داشت.

میرحسینی می گوید اگر رسانه در آن منطقه محروم حضور داشت، خیلی از مسائل حل می شدند. از نظر میرحسینی اما سرمایه گذاران باید وارد عمل شوند، هر کدام یکی از مسائل زیرساخت های بهداشت را در دست بگیرند و در کنار آن هم اطلاع رسانی درستی به مردم آن مناطق ارائه دهند تا محرومیت بهداشتی از بین برود.

بنابراین با توجه به گفته های میرحسینی باید گفت در کنار کوشش برای برطرف کمبودهای بهداشتی مسؤولان فرهنگی نیز باید برای برطرف مسائل فرهنگی در مناطق محروم کوشش نمایند.

کم کاری مسؤولان

درست قبل از سال 99 بود که چند روستا از روستاهای استان سیستان و بلوچستان به سیستم آبرسانی متصل شد و اهالی آنها توانستند آب پاک داشته باشند. البته همه روستاییان منطقه این قدر خوش شانس نیستند و هنوز روستاهای زیادی هستند که از نعمت آب پاک بی بهره اند.

سروش صلواتیان، خیری که چند سالی می گردد در شهرستان فنوج خدمت می نماید درباره همین نکته می گوید : در بعضی مناطق حتی آب آشامیدنی سالم وجود ندارد. حال سؤال این است که بدون آب سالم چطور می توان انتظار داشت بهداشت در منطقه ای حاکم گردد؟ او با گوشت و پوستش مسائل بهداشتی را که در مناطق محروم وجود دارد احساس نموده است و درباره آنها حرف ها دارد. او از بیمارستانی که وجود دارد اما کادر درمانی در آنجا کار نمی نماید می گوید. از این که کادر درمان، پرستاران، متخصصان و پزشکان حاضر نیستند در بیمارستان ها و مراکز درمانی کار نمایند، چراکه با وجود سختی های زیادی که در منطقه وجود دارد، مسؤولان بهداشتی، حقوق اندکی به آنها پرداخت می نمایند؛ البته صلواتیان می گوید اگر این حقوق اندک را به موقع پرداخت نمایند شرایط بهتر می گردد، چراکه بعضی از آنها حدود پنج شش ماه است حقوق نگرفته اند. او دلیل مسائل بهداشتی در استان سیستان و بلوچستان را بی توجهی مسؤولان می داند و معتقد است آنها در زمینه بهداشت کم کاری می نمایند و از تجهیز بیمارستانی می گوید که با یاری خیرین مناسب سازی شده است.

او می گوید: در مدت زمان کوتاهی تمام زیرساخت های بهداشتی برای تجهیز بیمارستان از جمله وسایل گران قیمت تهیه و حتی متخصصان هم استخدام شدند اما نامه نگاری ها و دریافت مجوزهای آغاز به کار زمان و انرژی زیادی از آنها گرفت.

صلواتیان می گوید نگاه بعضی مسؤولان استانی به بهداشت، نگاه پشت میزی است و خیلی از آنها هدف دیگری مانند سود مالی دارند به همین دلیل است که بسیاری از بهورزان استان، حتی وسیله نقلیه ندارند تا به بالین بیمارانشان بروند. صدای صلواتیان بغض آلود می گردد زمانی که از نبود امکانات بهداشتی در استان پهناور می گوید. از زمانی که بسیاری از بچه ها و زنان استان، به دلیل نبود پزشک متخصص و پیشروی بیماری، جان خود را از دست می دهند.

ناآگاهی مزمن

زهرا عظیمی برای کار جهادی به مناطق مختلفی مانند سراوان، خاش، لاشار، قصرقند، راسک و ساربوک سفر نموده است. او می گوید بسیاری از مردم، در مناطق محروم، زباله های خود را در دریاچه های آب شرب و مناطق شهری می اندازند و نمی دانند که باید زباله ها در محل مناسبی قرار گیرد.

او می گوید: داشتن آب آشامیدنی و سطل زباله، جزو احتیاجهای اولیه زندگی بشر است اما موضوع این است ضرورت و احتیاج در مناطق محروم برای بعضی مردم احساس نمی گردد و اتفاقا مشکل هم از همین ندانستن به وجود می آید؛ از جایی که چون احتیاجی احساس نمی گردد مطالبه ای هم برای برطرف این احتیاج به وجود نمی آید.

او معتقد است اگر مردم احتیاجی را احساس نمایند برای برطرف احتیاجشان هم از مسؤولان مطالبه می نمایند، اتفاقی که در مناطق محروم نمی افتد و خب مسؤولان زمانی که ناآگاهی مردم را می بینند، از آن سوءاستفاده می نمایند.

لیلا شوقی - جامعه / روزنامه وبلاگ غزل

منبع: جام جم آنلاین

به "گمشده ای به نام بهداشت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "گمشده ای به نام بهداشت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید